ترانه های دیروز و امروز
نوشته شده توسط : gharibe ashena

ترانه های دیروز و امروز


 

دیروز باز باران با ترانه با گوهرهای فراوان می خورد بر بام خانه ............. .

و اما امروز باز باران بی ترانه باز باران ,با تمام بی کسی های شبانه می خورد بر قلب تنها ,

می چکد بر فرش خانه باز می اید صدای چک چک غم...

باز ماتم به پشت شیشه ی تنهایی افتاده

 نمی دانم...نمی فهمم کجای قطره های بی کسی زیباست؟؟؟؟

 نمی فهمم, چرا مردم نمی فهمند که ان کودک که زیر ضربه شلاق باران سخت می لرزد

کجای ذلتش زیباست؟؟





:: موضوعات مرتبط: عکس , ,
:: بازدید از این مطلب : 655
|
امتیاز مطلب : 118
|
تعداد امتیازدهندگان : 26
|
مجموع امتیاز : 26
تاریخ انتشار : یک شنبه 2 بهمن 1390 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید

<-CommentGAvator->
ساناز در تاریخ : 1390/11/2/0 - - گفته است :
مرسی از حضورت فدات شم

<-CommentGAvator->
ساناز در تاریخ : 1390/11/2/0 - - گفته است :
بت هاهمیشه شکستنی بودند و باور ها ماندنی...
چه ساده بود ابراهیم!

<-CommentGAvator->
ساناز در تاریخ : 1390/11/2/0 - - گفته است :
از چوپانی پرسیدند؛ دنیا را توصیف کن.
گفت: وقتی پشم گوسفندان را چیدم، تنها چیزی که دیدم یک گله گرگ بود...

<-CommentGAvator->
ساناز در تاریخ : 1390/11/2/0 - - گفته است :
باز باران با ترانه
گریه های بی بهانه
می خورد بر سقف قلبم
باورت شاید نباشد
خسته است این قلب تنگم...


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: